مترجمِ کتابِ «جامعه باز و دشمنان آن» نوشته:
process. این واژه از دو جزء لاتینی pro (= «فرا»، «پیش») و cedere (= رفتن) برساخته شده است و به طور کلی چنین معنا میدهد: پرورش و تحول مداومی که با دگرگونیهای بسیار ملازمه دارد. پس از این تعریف برمیآید که process دربردارندهی دو عنصر «پرورش» و «گردیدن» (= تغییر کردن) است. واژهی «فرآیند» که در دائرةالمعارف مصاحب آمده، هم از حیث لغوی و هم از لحاظ معنوی نادرست است.
(گفتنی است که معادل فرانسوی processus ،process (پروسِسُوس) است. ولی معلوم نیست چرا در نوشتهها و گفتههای گروههای چپ از آغاز کلمهی «پروسه» (procès) به کار رفته است که هیچ ربطی به processus ندارد و «محاکمه» معنا میدهد. متأسفانه این میراث واژگانیِ غلط را هنوز گاهگاه در نوشتارها میخوانیم و در گفتارها میشنویم.)
<جامعه باز و دشمنان آن - کارل پوپر - ترجمهی امیر جلالالدین اعلم - انتشارات نیلوفر - چاپ اول: پاییز 1385 - جلد اول - صفحهی 34 - زیرنویس 3>
اما، در «فرهنگ معاصر فارسی» - پروسه، مترادفِ فرایند دانسته شده و - دو معنا، برای فرایند آورده شده:
1. پدیدهای طبیعی که دگرگونیهای تدریجی در آن به نتیجهای معین میرسد <فرایند رشد>
2. رشتهای از اقدامها و عملها در جهت رسیدن به نتیجهای معین؛ جریان؛ روند <فرایند تولید>
<فرهنگ معاصر فارسی یک جلدی - غلامحسین صدری افشار، نسرین حکمی، نسترن حکمی - فرهنگ معاصر - چاپ دوم: 1382>
در فرهنگ Robert هم، دو مدخل، به واژهی procès اختصاص داده شده، و در مدخل دوم، این واژه، مترادفِ Processus دانسته شده:
procès n. m. invar. ■ Didact. Processus ; action, ètat qu'exprime un verbe.
<Le Robert Micro Poche - 1988>
البته Didact. در این فرهنگ این گونه تعریف شده:
didactique : mot ou emploi qui n'existe que dans la langue savante (livres d'ètude, etc.) et non dans la langue parlée ordinaire.
فنی: واژه یا کاربردی که فقط در زبان تخصصی (کتابهای آموزشی، و غیره) دیده میشود و در زبان محاورهیِ روزمره دیده نمیشود.
بنابراین، به گمانِ من، نه میتوان گفت فرایند - دستِکم، از لحاظ معنوی - معادلِ نادرستی برای پروسه است، و نه میتوان گفت procès هیچ ربطی به processus ندارد.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0