والتر کافمن (
Walter Arnold Kaufmann
1921-1980)
در اين نوشته، اشاره‌اى دارد، به ابهامِ مَعنايىِ اگزيستانسياليسم
(
Existentialism).
What Is Existentialism? - Walter Kaufmann
Excerpted from "Existentialism from Dostoevsky to Sartre", The World Publishing Company, 1956
Existentialism is not a philosophy but a label for several widely different revolts against traditional philosophy. Most of the living "existentialists" have repudiated this label, and a bewildered outsider might well conclude that the only thing they have in common is a marked aversion for each other. To add to the confusion, many writers of the past have frequently been hailed as members of this movement, and it is extremely doubtful whether they would have appreciated the company to which they are consigned. In view of this, it might be argued that the label "existentialism" ought to be abandoned altogether.
Certainly, existentialism is not a school of thought nor reducible to any set of tenets. The Three writers who appear invariably on every list of "existentialists" - Jaspers, Heidegger, and Sartre - are not in agreement on essentials. Such alleged precursors as Pascal and Kierkegaard differed from all three men by being dedicated Christians; and Pascal was a Catholic of sorts while Kierkegaard was a Protestant's Protestant. If, as it is often done, Nietzsche and Dostoevsky are included in the fold, we must make room for an impassioned anti-Christian and a even more fanatical Greek-Orthodox Russian imperialist, By the time we consider adding Rilke, Kafka, and Camus, it becomes plain that one essential feature shared by all these men is their perfervid individualism.
|
اگزيستانسياليسم چيست؟ - والتر کافمن
گزيده‌اى از کتابِ "اگزيستانسياليسم، از داستايوسکى تا سارتر"
اگزيستانسياليسم
يک فلسفه نيست، بلکه يک عنوان است، براى طغيان‌هايى با فرق‌هاى فراوان، بر عليه فلسفه‌ى سنتى. بيشتر "اگزيستانسياليست‌ها"ى زنده، اين عنوان را نپذيرفته‌اند، و احتمال دارد، که يک غريبه‌ى
سَرگشته، به
دُرستى، به اين نتيجه برسد، که تنها چيزى که بينِ آنان مُشترک است،
مُغايرَت با يکديگر است. براى
زياده کردنِ
اين سَردرگمى، بسيارى از نويسندگان پيشين، اغلب، عضو اين جنبش به شمار آمده‌اند، و اين که آنان، از
اين که در اين
جَمع جاي گرفته‌اند، راضى‌اند، يا نه، جاى شکِ فراوان
دارد. به همين خاطر، شايد بگويند، که عنوانِ "اگزيستانسياليسم" را، بايد يکسره کنار گذاشت.
يقيناً، اگزيستانسياليسم، نه يک مکتبِ فکرى است، و نه قابلِ فروکاستن به مجموعه‌اى از اصول. سه نويسنده‌اى، که در همه‌ى فهرست‌نام‌هاى "اگزيستانسياليست‌ها"، پيوسته
حضور دارند - ياسپرس
(Karl Theodor Jaspers
1883-1969)، هايدگر (Martin Heidegger
1889-1976)
و سارتر (Jean-Paul Charles Aymard Sartre
1905-1980)
- در اصول توافق ندارند. جلوداربه‌شمارآمدگانى مانندِ پاسکال
(Blaise Pascal
1623-1662)
و کيرکگارد (Søren Aabye Kierkegaard
1813-1855)
از اين نظر، که مسيحيانِ مُعتقدى بودند، با هر سه‌ى آنان تفاوت داشتند؛ پاسکال،
نوعى کاتوليک بود، در حالى که کيرکگارد پروتستانِ پروتستان بود. اگر، نيچه
(Friedrich Wilhelm Nietzsche
1844-1900)
و داستايوسکى (Fyodor Mikhailovich Dostoevsky, Dostoyevsky, Dostoievsky, or Dostoevski
1821-1881)
را هم، در اين جمع جاى دهيم، چنان که اغلب مى‌کنند، بايد جايى باز کنيم، براى يک
مسيحى‌ستيزِ پُرشور و يک سلطنت‌طلبِ روسِ
پيروى کليساى ارتودوکس يونانىِ بسيار مُتعصب؛ هنگامى که نوبتِ افزودنِ ريلکه
(Rainer Maria Rilke
1875-1926)، کافکا (Franz Kafka
1883-1924)
و کامو (Albert Camus
1913-1960)
مى‌رسد، آشکار مى‌شود، که
تنها خصوصيتِ
اصلىِ مُشترکِ همه‌ى آنان، فردگرايىِ مُفرَط است.
|
در همين
زمينه:
نشانىِ متنِ انگليسى، سابق بَر اين، اين بود:
http://www.interchange.ubc.ca/cree/kaufmann.htm
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0